زمزمه ای مناجات با خدا
پخش سبک با کوه عصیان آمدم ، با چشم گریـان آمدم عُمرم شده صَرف گناه ، امّا پشیــمان آمدم بیچارۀ درمانده را،در محضرت راهش بده در وادیّ عُبودیت ، ســوزش بده آهش بده یـا ربّـنـا یـا ربّـنــا اغـفِـر لـنـا ذُنــوبـنـا (۲) با این نفس امّاره و، درد جهــالت چه کنم گرببخشی من را بگو، با این خجالت چه کنم ساده گویم ای مهربان، در بندگی من رُسوایم قســم به تو شرمنــدۀ ، خـمـینی و شُهـدایم یـا ربّـنـا یـا ربّـنــا اغـفِـر لـنـا ذُنــوبـنـا(۲) نه نمــاز شایسته ای، نه جهادی نه زکاتی گرچه پر از سَیّـئـاتم ، تو دریــای حَسَناتی بیچاره ام آلوده ام، من را ببخش من را ببخش نافرمانی نموده ام،من را ببخش من را ببخش یـا ربّـنـا یـا ربّـنــا اغـفِـر لـنـا ذُنــوبـنـا(۲) من را ببخش من را ببخش،به حقّ شاه شهدا قسمت جمــع ما نمــا ، زیــارت کــرببــلا ما همگی آواره و ، خونجگــر و مبتلاییم با سوز دل،در حاجت ، زیارت کربلاییم یـا ربّـنـا یـا ربّـنــا اغـفِـر لـنـا ذُنــوبـنـا(۲) چه کربلا چه کربلا ، همان جا که ارباب ما درمقتل پرخاک وخون، سرش شده ازتن جدا از کربلا از کـربلا ، آید صدای العـطش طفلی ازسوزتشنگی،درخیمه ها بنموده غش یـا ربّـنـا یـا ربّـنــا اغـفِـر لـنـا ذُنــوبـنـا(۲) ای کربلا ای کربـلا، دل را به غم آغشته اند برروی خاکت تشنه لب،خون خدا را کشته اند یک مادر قد خمیده، با اشک جاری ازدوعین گوید میان قتلگــاه، غریب مــادر یا حسین |